هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت (فارسي) - سيد أحمد صفائي - الصفحة ١٨٧
السابق
سيد الشهداء " نقل كرد: از " امير المؤمنين على (ع) " پرسيدند اى برادر رسول خدا آيا پروردگارت را ديده اى؟ در پاسخ فرمود: چگونه پرستش مىكنم خدائى را كه نديده باشم! سپس براى دفع توهم سائل فرمود هرگز چشمان سر پروردگار را نديده است و لكن دلهاى مؤمنان با نور ايمان و چشم دل پروردگار را ديده اند.
چنانچه خداوند موجودى باشد كه مشاهده او با چشم سر ممكن باشد لازم آيد كه مخلوق باشد و مخلوق نيازمند به خالق خواهد بود. پس هر كس عقيده به ديدار عيانى خداوند داشته باشد او را مانند مخلوق حادث قرار داده، و هر كس كه خداوند را همانند مخلوقش داند براى او شريك قايل شده. واى بر اين مردم با اين عقيده آيا لااقل اين آيه از قرآن را نشنيده انه كه خدا مىفرمايد: " لا تدركه الابصار وهو يدرك الابصار وهو اللطيف الخبير " (104 انعام) ترجمه: ديدگان او را نمىبينند و او به ديدگان بندگان علم و احاطه دارد و هم اوست كه لطيف و خبير است.
و در مقابل تقاضاى رؤيت موسى بن عمران از طرف امت خود فرمود: " لن ترانى... " ترجمه: هرگز مرا نخواهى ديد و لكن به كوه نظر كن چنانچه در جايگاه خود قرار گيرد موفق به ديدار من خواهى شد، سپس زمانى كه نشانى از نشانهاى عظمت حق در كوه جلوه كرد، يعنى نورى به قدر ته سوزن از انوار جلال حق در كوه تجلى كرد، موسى مشاهده كرد كه در اثر تجلى اين آيت حق، كوه ريز ريز گرديد، از مشاهده اين آيت موسى را دهشتى دست داد كه قالب تهى كرد، و پس از زنده شدن و به خود آمدن عرض كرد: بارالها تو را تنزيه مىكنم از رؤيت و برگشتم از آنچه قومم مرا به آن وادار كردند (تقاضاى رؤيت) به معرفتى كه به تو داشتم و من در بين اين جمعيت از كسانى هستم كه نخست ايمان آورده ام به اينكه ديدارت با چشم سر ممكن نيست.
سپس فرمود افضل فرايض و آنچه در متن واجبات و درجه اول قرار گرفته شناسائى پروردگار و اقرار به بندگى اوست، و حد شناسائى خدا اين است كه انسان بداند كه پروردگار و معبود و پناهى جز او نيست، و مثل و مانند ندارد و جهت فقدان و تجدد (حدوث) از ساحت اقدس او دور است، و موجودى است كه چيزى همانندش
(١٨٧)
التالي
الاولى ١
٠ الاخيرة
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة
1 1 - شرح حال زاره 7
2 2 - اسامى رواتى كه هشام نام دارند 8
3 3 - شرح حال مرحوم سيد مرتضى (اعلى الله مقامه) 11
4 5 - بيان سر ترديد بين كندى و شيبانى و ترديد بين كوفى و بغدادى 12
5 6 - شرح حال جهم بن صفوان 13
6 7 - وجه تسميهء واسط 14
7 8 - شرح حال مرحوم ابن النديم (رضوان الله عليه) 15
8 9 - نقل كلام بعضى از انتقاد كنندگان هشام در بيان انحراف بدوى هشام و پاسخ آن 16
9 10 - شرح حال مرحوم حاجى شيخ عبد الله مامقانى صاحب كتاب تنقيح المقال 18
10 11 - شرح حال مرحوم ابو عمرو كشى صاحب رجال كشى (رحمة الله) 19
11 12 - ترجمهء حمران بن اعين (ره) 26
12 13 - ترجمهء مؤمن طاق (قدس سره) 27
13 14 - ترجمهء حمزهء طيار (رضوان الله عليه) 29
14 15 - ترجمهء على بن منصور ابو الحسن كوفى 30
15 16 - ترجمهء ابو مالك ضحاك حضرمى 30
16 17 - شرح حال مرحوم ابن شهر آشوب (قدس سره) 31
17 18 - ترجمهء قيس ماصر (ره) 32
18 19 - ترجمهء حسن بن على بن يقطين (ره) 33
19 20 - ترجمهء سليمان بن جعفر جعفرى و داود بن قاسم (رحمهما الله) 34
20 21 - شرح حال مرحوم صدوق (قدس سره) 47
21 22 - ترجمهء حسين بن خالد صيرفى 52
22 23 - ترجمهء على بن اسماعيل ابو الحسن اشعرى 54
23 24 - شرح حال مرحوم علامه حلى (اعلى الله مقامه) 54
24 25 - بيان برهان تفكك رحى 58
25 26 - بيان نظريهء جديد مبنى بر اينكه حد فاصلى بين جرم و انرژى نيست 63
26 27 - انتقاد گفتار عبد الله نعمه و بيان اينكه قول بجسميت الوان و طعوم وروايح، مستلزم قول بتداخل نيست 64
27 28 - نقل بعضى از رواياتى كه دلالت بر جسم بودن روح دارد 68
28 29 - ترجمهء موسى المشرقى وموسى بن صالح و ابو الاسود 75
29 30 - مناجات هشام بن الحكم كه حاكى از اخلاص وى نسبت باهل بيت عليهم السلام است 76
30 31 - روايت ابن قولويه از على بن جعفر بن محمد كه حاكى از اين است كه محمد بن اسماعيل براى موسى بن جعفر (ع) سعايت كرد وسبب قتلش را فراهم نمود 77
31 32 - ترجمهء عبد الرحمن بن حجاج 77
32 33 - ترجمهء جميل بن دراج 78
33 34 - ترجمهء محمد بن حمران وبيان اينكه محمد بن حمران نام سه نفر از روات مىباشد 79
34 35 - شرح حال محمد بن ابى عمير 79
35 36 - ترجمهء محمد بن هشام خثعمى 80
36 37 - سر اينكه عامه گمان كرده‌اند كه بدا از امتيازات شيعه است 82
37 38 - ترجمهء هشام قوطى 84
38 39 - ترجمهء جاحظ 85
39 40 - ترجمهء نظام 85
40 41 - شرح حال قاضى نور الله ششترى (قدس سره) 87
41 42 - ترجمهء عباس بن عبد المطلب (ره) 89
42 43 - نامها وعناوين ومراتب و درجات روحانيان سازمان ديانت مسيح (ره) 90
43 44 - ترجمهء عمرو بن عبيد بصرى 98
44 45 - دو سؤال اضافه‌يى كه در روايات سماء والعالم مجلسى در مناظرهء هشام با عمرو بن عبيد است 102
45 46 - ترجمهء يونس بن يعقوب 103
46 47 - ترجمهء ضرار بن عمرو ضبى 106
47 48 - توضيح مثال معروف (اعطانا والله من جراب النورة) و ذكر مورد اصلى آن 122
48 49 - نقل قسمتى كه در ذيل روايت كشى راجع بوفات هشام بن الحكم ديده شده 122
49 50 - شرح حال مرحوم علامهء مجلسى (قدس سره) 124
50 51 - نقل معانى (زنديق) از فرهنگ نفيسى 126
51 52 - معانيى كه دانشمندان براى كلمهء (استوا) و (عرش) ذكر كرده‌اند واينكه كداميك از آن معانى مناسب با مقام است 127
52 53 - نقل كلام فخر الاسلام از كتاب خلاصة الكلام براى توضيح عقيدهء مسيحيان 137
53 54 - بررسى عقايد صوفيه و نقل بعضى از كلمات شيخ عزيز نسفى 140
54 55 - ترجمهء ابن ابى العوجاء و نقل روايتى از كافى 141
55 56 - شرح حال محمد بن يعقوب كلينى (قدس سره) 144
56 57 - شرح حال مرحوم فيض (قدس سره) 148
57 58 - شرح حال مرحوم صدر المتألهين (قدس سره) 149
58 59 - نقل كلام امير المؤمنين براى تأييد اينكه اختلاف شب و روز وحركت آفتاب وماه دو دليل جداگانه مىباشد 153
59 60 - ذكر طبقات شش گانه چشم و توضيح آنها 157
60 61 - ترجمهء ديصانيه و عقايد فرق مختلفة آنان 172
61 62 - شرح حال مانى و عقايدش (نقل از ملل و نحل شهرستانى) 173
62 63 - شرح حال مرقيونيه و فرق آنان (نقل از ملل و نحل شهرستانى) 175
63 64 - ذكر روايتى در تأييد معنايى كه مرحوم ميرداماد (قدس سره) براى (صمد) ذكر كرده 185
64 65 - ترجمهء معاوية بن وهب 188
65 66 - نقل روايتى كه امير المؤمنين (ع) معانى (واحد) را در آن بيان فرموده 189
66 67 - ترجمه وشرح حال خواجهء طوسى (قدس سره) 210
67 68 - ترجمهء فاضل استرآبادى (قدس سره) 213
68 69 - نقل روايتى از امام هشتم براى تأييد معنايى كه فاضل استرآبادى براى امر بين الامرين فرموده 214
69 70 - ذكر روايتى براى تأييد معناى چهارم 216
70 71 - بيان مراد (قول) در آيهء شريفه (فبشر عبادى الذين يستمعون القول الآية) 237