چهارده نور پاك (فارسي) - دكتر عقيقى بخشايشي - ج ٥ - الصفحة ٦٩٢
السابق
ديار دور گرديده است ".
او پس از خواندن اين اشعار گفت: " اى كسى كه اين خبر را آوردى! اندوه ما را از شهادت ابا عبد الله (عليه السلام) تازه كردى و جراحات دل ما را كه هنوز بهبود نيافته بود، دگر بار مجروح نمودى. تو كيستى؟ " گفتم: " من بشير بن جذلم هستم كه مولايم على بن الحسين (عليه السلام) مرا فرستاده است. آن حضرت در فلان موضع با زنان و اهل بيت ابا عبد الله نزول فرموده اند ".
آنگاه اهل مدينه مرا رها كردند و با شتاب از مدينه بيرون رفتند. من با اسب خويش تاختم و خودم را به آنجا رسانيدم. ديدم كه مردم راهها و جايگاهها را گرفته اند و جايى باقى نمانده است. از اسب پياده شدم و از ازدحام جمعيت پاى بر پاى مردم مى گذاشتم تا نزديك خيمهء امام رسيدم. على بن الحسين (عليه السلام) درون خيمه بود. پس از لحظه اى از خيمه بيرون آمد و با دستمالى كه در دست داشت، اشك چشمانش را پاك مى كرد. از پى آن حضرت، خادمى آمد، چهارپايه‌اى آورد و آن را زمين گذاشت و امام زين العابدين (عليه السلام) بر آن نشست، ولى نمى توانست از ريختن اشك خوددارى كند. صداى گريه از هر جانب برخاست و نالهء زنان و كنيزان بلند شد و مردم از هر طرف به آن حضرت، تسليت مى گفتند. تمام فضا، يكپارچه گريه و ناله بود.
خطبهء حضرت سجاد (عليه السلام) نزديك مدينه در اين هنگام، امام سجاد (عليه السلام) با دست خود اشاره كرد كه ساكت شوند. فورا مردم ساكت شدند. آنگاه به ايراد سخن پرداخت:
" سپاس خداوندى راست كه پروردگار دو جهان و فرمانرواى روز جزا و آفرينندهء همهء مخلوقات است. آن خداوندى كه از ادراك عقلها دور، و رازهاى پنهان، نزد او آشكار است.
خداوند را به خاطر برخورد با گرفتاريها و سختيهاى روزگار و داغهاى دردناك و گزندهاى غم اندوز و مصيبتهاى بزرگ و سخت و اندوه آور و بليات سنگينى كه به ما رسيد، سپاس مىگزارم.
(٦٩٢)
التالي
الاولى ١
٦٩٩ الاخيرة
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة
1 شناسنامهء مبارك امام حسين (ع) 4
2 پيشگفتار مترجم 5
3 نخستين مقتل و روايتگر آن 6
4 مرحله دوم مقتل نگارى 7
5 مؤلف لهوف كيست؟ 9
6 مشايخ سيد بن طاووس 10
7 شاگردان و راويان از او 11
8 تأليفات او 11
9 پيشگفتار مؤلف 13
10 گفتارى از مؤلف 18
11 بخش اول / از ولادت تا شهادت ولادت 21
12 خواب أم الفضل و تعبير آن 21
13 خبر از شهادت حسين (عليه السلام) 22
14 مرگ معاويه و نامه يزيد درباره اخذ بيعت 25
15 اطلاع حسين (عليه السلام) از شهادت خود 27
16 مهاجرت حسين (عليه السلام) از مدينه 30
17 دعوت اهل كوفه از حسين 30
18 اعزام مسلم به كوفه 33
19 ابن زياد فرماندار كوفه شد 33
20 پناهندگى مسلم به خانهء هانى بن عروه 37
21 قيام مسلم بن عقيل 41
22 مسلم و هانى و شهادت آنان 44
23 عزيمت حسين (عليه السلام) به سوى عراق 45
24 گفتار طبرى 46
25 حركت كاروان حسين از مكه 47
26 تخلف محمد بن حنفيه از همراهى امام (عليه السلام) 47
27 فرشتگان و درخواست يارى حسين (عليه السلام) 48
28 توقيف هديه بحير بن ريسان 49
29 ملاقات حسين (عليه السلام) با اباهره 50
30 تشرف زهير بن قين 51
31 شهادت قيس بن مسهر 53
32 جلوگيرى حر بن يزيد 54
33 ورود حسين (عليه السلام) به كربلا 55
34 بى تابى زينب (س) 56
35 بخش دوم / توصيف جنگ و شهادت نخستين خطبه حسين (عليه السلام) 59
36 امان خواهى براى عباس (عليه السلام) و برادران 61
37 آخرين شب 62
38 بامداد عاشورا 65
39 عمر بن سعد، آغازگر جنگ 68
40 حر و ملاقات امام حسين (عليه السلام) 69
41 غلام سياه و كارزار او 72
42 نماز ظهر عاشورا 73
43 شهادت على اكبر (عليه السلام) 74
44 شهادت حضرت قاسم (عليه السلام) 75
45 طفل شيرخوار 76
46 فداكارى و شهادت سردار كربلا 77
47 سالار شهيدان به كارزار مى رود 78
48 شهادت عبد الله بن الحسن (عليه السلام) 79
49 شهادت امام حسين (عليه السلام) 80
50 واپسين لحظه ها 83
51 لحظات بعد از شهادت 83
52 غارت خيام و سوزاندن آنها 84
53 زينب (س) و نعش برادر 85
54 عواقب كار قاتلان حسين (عليه السلام) 88
55 محشر و فاطمه زهرا (س) 88
56 بخش سوم / حوادث پس از شهادت 92
57 ورود اسيران به كوفه 93
58 زينب (س) خطبه مى خواند 94
59 خطابه فاطمه بنت الحسين (عليه السلام) 96
60 خطابه ام كلثوم (س) 98
61 خطابه امام سجاد (عليه السلام) 99
62 ورود به دار الإماره 101
63 رشادت عبد الله بن عفيف 104
64 از كوفه به شام 107
65 اهل بيت (عليه السلام) و دروازه شام 109
66 داستان پيرمرد شامى 110
67 مجلس يزيد 111
68 خطبه زينب (س) 112
69 داستان مرد شامى و مجلس يزيد 116
70 خواب سكينه (س) 117
71 سفير پادشاه روم 118
72 كنيسه حافر 119
73 داستان منهال 120
74 اهل بيت (عليه السلام) و كربلا 122
75 نزديك مدينه 122
76 خطبه حضرت سجاد (عليه السلام) نزديك مدينه 124
77 منازل و بيوت مدينه 126