چهارده نور پاك (فارسي) - دكتر عقيقى بخشايشي - ج ٥ - الصفحة ٦٩١
السابق
بشير جذلم مى گويد: " چون نزديك مدينه رسيديم، على بن الحسين (عليه السلام) پياده شد و خيمه را برپا كرد و زنان خاندان را پياده نمود.
آنگاه فرمود: " اى بشير! خدا بيامرزد پدرت را كه مردى شاعر بود. آيا تو نيز مى توانى شعر بگويى؟ " گفتم: " آرى، اى پسر پيغمبر! من هم شاعر هستم ".
فرمود: " به مدينه داخل شو و خبر شهادت ابا عبد الله (عليه السلام) را به اطلاع مردم برسان ".
من بر اسبم سوار شدم و با شتاب آمدم تا وارد مدينه شدم. چون به مسجد رسول خدا (صلى الله عليه وآله) رسيدم، صدا به گريه بلند نمودم و اين اشعار را همان جا گفتم:
" اى مردم مدينه! ديگر در مدينه نمانيد. چون حسين (عليه السلام) كشته شد و از شهادت اوست كه اشك چشم من چون باران فرو مىريزد. بدن حسين (عليه السلام) در زمين كربلا به خون آغشته شد و سر مقدس او را بالاى نيزه ها، در شهرها مى گردانند ".
پس از آن گفتم: " اى اهل مدينه! اينك على بن الحسين (عليه السلام) با عمه ها و خواهرانش نزديك شما و پشت ديوار شهر شما مى باشد و من فرستادهء او هستم تا به شما بگويم او كجاست ".
از اين سخن تمام زنان مدينه كه پرده نشين در حجاب مستور بودند، از چادرها بيرون آمدند و فرياد " واويلا! " و " واثبوراه! " بلند نمودند. هيچ روزى را نديدم كه گريه كنندگان بيش از آن روز باشند، يا روزى بر مسلمانها تلخ تر از آن روز بوده باشد. شنيدم زنى بر حسين (عليه السلام) گريه و ندبه مى كرد و مى گفت:
" خبر دهنده‌اى مرا از شهادت سيد و مولايم آگاه كرد و از اين خبر دلم را به درد آورد و مرا مريض و رنجور نمود. پس شما اى چشمهاى من! در ريختن اشك سخاوتمند باشيد و براى آن كسى كه مصيبت او عرش خدا را به لرزه افكند و از شهادت او اعضاى ديانت و مجد بريده شد، بى وقفه اشك بريزيد. بر فرزندان رسول خدا (صلى الله عليه وآله) و فرزندان وصى او، على بن ابى طالب (ع)، اشك بريزيد، اگر چه آن مظلوم از شهر و
(٦٩١)
التالي
الاولى ١
٦٩٩ الاخيرة
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة
1 شناسنامهء مبارك امام حسين (ع) 4
2 پيشگفتار مترجم 5
3 نخستين مقتل و روايتگر آن 6
4 مرحله دوم مقتل نگارى 7
5 مؤلف لهوف كيست؟ 9
6 مشايخ سيد بن طاووس 10
7 شاگردان و راويان از او 11
8 تأليفات او 11
9 پيشگفتار مؤلف 13
10 گفتارى از مؤلف 18
11 بخش اول / از ولادت تا شهادت ولادت 21
12 خواب أم الفضل و تعبير آن 21
13 خبر از شهادت حسين (عليه السلام) 22
14 مرگ معاويه و نامه يزيد درباره اخذ بيعت 25
15 اطلاع حسين (عليه السلام) از شهادت خود 27
16 مهاجرت حسين (عليه السلام) از مدينه 30
17 دعوت اهل كوفه از حسين 30
18 اعزام مسلم به كوفه 33
19 ابن زياد فرماندار كوفه شد 33
20 پناهندگى مسلم به خانهء هانى بن عروه 37
21 قيام مسلم بن عقيل 41
22 مسلم و هانى و شهادت آنان 44
23 عزيمت حسين (عليه السلام) به سوى عراق 45
24 گفتار طبرى 46
25 حركت كاروان حسين از مكه 47
26 تخلف محمد بن حنفيه از همراهى امام (عليه السلام) 47
27 فرشتگان و درخواست يارى حسين (عليه السلام) 48
28 توقيف هديه بحير بن ريسان 49
29 ملاقات حسين (عليه السلام) با اباهره 50
30 تشرف زهير بن قين 51
31 شهادت قيس بن مسهر 53
32 جلوگيرى حر بن يزيد 54
33 ورود حسين (عليه السلام) به كربلا 55
34 بى تابى زينب (س) 56
35 بخش دوم / توصيف جنگ و شهادت نخستين خطبه حسين (عليه السلام) 59
36 امان خواهى براى عباس (عليه السلام) و برادران 61
37 آخرين شب 62
38 بامداد عاشورا 65
39 عمر بن سعد، آغازگر جنگ 68
40 حر و ملاقات امام حسين (عليه السلام) 69
41 غلام سياه و كارزار او 72
42 نماز ظهر عاشورا 73
43 شهادت على اكبر (عليه السلام) 74
44 شهادت حضرت قاسم (عليه السلام) 75
45 طفل شيرخوار 76
46 فداكارى و شهادت سردار كربلا 77
47 سالار شهيدان به كارزار مى رود 78
48 شهادت عبد الله بن الحسن (عليه السلام) 79
49 شهادت امام حسين (عليه السلام) 80
50 واپسين لحظه ها 83
51 لحظات بعد از شهادت 83
52 غارت خيام و سوزاندن آنها 84
53 زينب (س) و نعش برادر 85
54 عواقب كار قاتلان حسين (عليه السلام) 88
55 محشر و فاطمه زهرا (س) 88
56 بخش سوم / حوادث پس از شهادت 92
57 ورود اسيران به كوفه 93
58 زينب (س) خطبه مى خواند 94
59 خطابه فاطمه بنت الحسين (عليه السلام) 96
60 خطابه ام كلثوم (س) 98
61 خطابه امام سجاد (عليه السلام) 99
62 ورود به دار الإماره 101
63 رشادت عبد الله بن عفيف 104
64 از كوفه به شام 107
65 اهل بيت (عليه السلام) و دروازه شام 109
66 داستان پيرمرد شامى 110
67 مجلس يزيد 111
68 خطبه زينب (س) 112
69 داستان مرد شامى و مجلس يزيد 116
70 خواب سكينه (س) 117
71 سفير پادشاه روم 118
72 كنيسه حافر 119
73 داستان منهال 120
74 اهل بيت (عليه السلام) و كربلا 122
75 نزديك مدينه 122
76 خطبه حضرت سجاد (عليه السلام) نزديك مدينه 124
77 منازل و بيوت مدينه 126