چهارده نور پاك (فارسي) - دكتر عقيقى بخشايشي - ج ٥ - الصفحة ٦٦٧
السابق
او را به غارت برديد و زنان او را اسير نموديد و آنگاه بر او گريه مى كنيد؟ واى بر شما!
هلاكت و بدبختى بر شما باد! آيا مىدانيد چه گناه بزرگى مرتكب شديد؟ و چه جنايتى را به گردن گرفتيد؟ و چه خونهايى را به ناحق ريختيد؟ و چه پرده نشينانى را از پرده بيرون افكنديد؟ و چه خانواده اى را از زينت و زيور عريان گردانيديد؟ و چه اموالى را به غارت برديد؟ و چه كسى را كشتيد كه بعد از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) هيچ كس به مقام او نمى رسيد؟
رحم از دلهاى شما برداشته شد. " آگاه باشيد كه تنها حزب خداوند رستگارانند و حزب شيطان زيانكاران مى باشند ".
سپس اين اشعار را خواند:
" برادرم را كشتيد. واى بر مادرانتان باد! به زودى به آتش گرفتار مى شويد كه شعله‌هايش زبانه مىكشد. شما خونى را پايمال كرديد كه خدا و قرآن و پيامبر ريختنش را حرام كردند. شما را به آتش جهنم مژده مى دهم. هر آينه شما، فرداى قيامت، در ژرفناى آتشى خواهيد بود كه شعله‌هايش برمىخيزد. من همواره بر برادرم خواهم گريست، بر بهترين كسى كه بعد از پيامبر متولد شد. آرى، با اشك چشم فراوان كه هرگز انقطاع ندارد مىگريم. اين گريه هرگز پايان پذير و خاموش شدنى نيست ".
راوى مى گويد: در اين هنگام صداى گريه و ناله از مردم برخاست. زنها گيسو پريشان كردند و خاك بر سر پاشيد و چهره‌هاى خويش را خراشيدند و سيلى به صورت زدند و فرياد " واويلا! " و " واثبوراه! " بلند نمودند. مردها گريستند و موهاى محاسن خود را كندند.
هيچ موقعى ديده نشده بود كه مردم بيش از آن روز، گريه كرده باشند.
خطابهء امام سجاد (عليه السلام) پس از آن زين العابدين، امام سجاد (ع)، به مردم اشاره كرد كه خاموش شوند. مردم ساكت شدند و آن حضرت ايستاد و حمد و ثناى الهى را بجا آورد و رسول خدا (صلى الله عليه وآله) را نام برد و بر او درود فرستاد و فرمود:
" اى مردم! هر كه مرا مى شناسد، مى داند كه من كيستم و هر كس مرا نمى شناسد خود را
(٦٦٧)
التالي
الاولى ١
٦٩٩ الاخيرة
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة
1 شناسنامهء مبارك امام حسين (ع) 4
2 پيشگفتار مترجم 5
3 نخستين مقتل و روايتگر آن 6
4 مرحله دوم مقتل نگارى 7
5 مؤلف لهوف كيست؟ 9
6 مشايخ سيد بن طاووس 10
7 شاگردان و راويان از او 11
8 تأليفات او 11
9 پيشگفتار مؤلف 13
10 گفتارى از مؤلف 18
11 بخش اول / از ولادت تا شهادت ولادت 21
12 خواب أم الفضل و تعبير آن 21
13 خبر از شهادت حسين (عليه السلام) 22
14 مرگ معاويه و نامه يزيد درباره اخذ بيعت 25
15 اطلاع حسين (عليه السلام) از شهادت خود 27
16 مهاجرت حسين (عليه السلام) از مدينه 30
17 دعوت اهل كوفه از حسين 30
18 اعزام مسلم به كوفه 33
19 ابن زياد فرماندار كوفه شد 33
20 پناهندگى مسلم به خانهء هانى بن عروه 37
21 قيام مسلم بن عقيل 41
22 مسلم و هانى و شهادت آنان 44
23 عزيمت حسين (عليه السلام) به سوى عراق 45
24 گفتار طبرى 46
25 حركت كاروان حسين از مكه 47
26 تخلف محمد بن حنفيه از همراهى امام (عليه السلام) 47
27 فرشتگان و درخواست يارى حسين (عليه السلام) 48
28 توقيف هديه بحير بن ريسان 49
29 ملاقات حسين (عليه السلام) با اباهره 50
30 تشرف زهير بن قين 51
31 شهادت قيس بن مسهر 53
32 جلوگيرى حر بن يزيد 54
33 ورود حسين (عليه السلام) به كربلا 55
34 بى تابى زينب (س) 56
35 بخش دوم / توصيف جنگ و شهادت نخستين خطبه حسين (عليه السلام) 59
36 امان خواهى براى عباس (عليه السلام) و برادران 61
37 آخرين شب 62
38 بامداد عاشورا 65
39 عمر بن سعد، آغازگر جنگ 68
40 حر و ملاقات امام حسين (عليه السلام) 69
41 غلام سياه و كارزار او 72
42 نماز ظهر عاشورا 73
43 شهادت على اكبر (عليه السلام) 74
44 شهادت حضرت قاسم (عليه السلام) 75
45 طفل شيرخوار 76
46 فداكارى و شهادت سردار كربلا 77
47 سالار شهيدان به كارزار مى رود 78
48 شهادت عبد الله بن الحسن (عليه السلام) 79
49 شهادت امام حسين (عليه السلام) 80
50 واپسين لحظه ها 83
51 لحظات بعد از شهادت 83
52 غارت خيام و سوزاندن آنها 84
53 زينب (س) و نعش برادر 85
54 عواقب كار قاتلان حسين (عليه السلام) 88
55 محشر و فاطمه زهرا (س) 88
56 بخش سوم / حوادث پس از شهادت 92
57 ورود اسيران به كوفه 93
58 زينب (س) خطبه مى خواند 94
59 خطابه فاطمه بنت الحسين (عليه السلام) 96
60 خطابه ام كلثوم (س) 98
61 خطابه امام سجاد (عليه السلام) 99
62 ورود به دار الإماره 101
63 رشادت عبد الله بن عفيف 104
64 از كوفه به شام 107
65 اهل بيت (عليه السلام) و دروازه شام 109
66 داستان پيرمرد شامى 110
67 مجلس يزيد 111
68 خطبه زينب (س) 112
69 داستان مرد شامى و مجلس يزيد 116
70 خواب سكينه (س) 117
71 سفير پادشاه روم 118
72 كنيسه حافر 119
73 داستان منهال 120
74 اهل بيت (عليه السلام) و كربلا 122
75 نزديك مدينه 122
76 خطبه حضرت سجاد (عليه السلام) نزديك مدينه 124
77 منازل و بيوت مدينه 126