چهارده نور پاك (فارسي) - دكتر عقيقى بخشايشي - ج ٥ - الصفحة ٦٥٤
السابق
پدرم فداى [فرزند] على مرتضى باد.
پدرم فداى [فرزند] فاطمهء زهرا باد كه سرور زنان جهانيان است.
جانم فداى كسى باد كه او فرزند كسى است كه خورشيد به خاطر نماز او برگردانده شد ".
رواى مى گويد: به خدا قسم زينب (س) از گريهء خود، هر دوست و دشمنى را به گريه انداخت. سپس سكينه، بدن پدر خود را در بغل گرفت. عده اى از عربها آمدند و سكينه را از نعش پدر جدا نمودند.
پس از آن عمر بن سعد ميان سپاهيان خود فرياد زد: " كيست كه برود و اسب بر بدن حسين بتازد و پشت و سينهء او را با سم اسبان لگدكوب نمايد؟ " ده نفر از آن جماعت اين كار را به عهده گرفتند كه نامهاى آنان چنين آمده است: 1. اسحق بن حوبه - كه پيراهن آن حضرت را از تنش در آورده بود - 2. اخنس بن مرثد 3. حكيم بن طفيل سنبسى 4. عمر بن صبيح صيداوى 5. رجاء بن منقذ عبدى 6. سالم بن خثيمه جعفى 7. واحظ بن ناعم 8. صالح بن وهب جعفى 9. هانى بن شبث حضرمى 10. اسيد بن مالك (لعنهم الله).
اين گروه ده نفرى بودند كه بدن حسين (عليه السلام) را زير سم اسبها پايمال كردند و استخوانهاى سينه و پشت آن حضرت را درهم شكستند. اين ده نفر به كوفه آمدند و مقابل ابن زياد ايستادند. اسيد بن مالك - كه يكى از آن ده تن بود - اين شعر را خواند: " ماييم آن كسانى كه [استخوانهاى] سينه‌اش را پس از پشتش با اسبهاى تيزرو، بلند قامت و قوى هيكل درهم شكستيم ". ابن زياد گفت: " شما كيستيد؟ " اسيد بن مالك كه يكى از آنان بود، گفت: " ما بوديم كه اسبهايمان را بر بدن حسين (عليه السلام) رانديم و استخوانهاى سينه و پشت او را در هم شكستيم ". ابن زياد به آنها اعتنايى نكرد و جايزهء بسيار كمى به آنان داد. ابوعمرو زاهد گفت: " به آن ده نفر نگريستم و ديدم همهء آنان زنازاده بودند ".
اين ده نفر را مختار دستگير كرد و دستها و پاهاى آنان را با ميخهاى آهنين به زمين
(٦٥٤)
التالي
الاولى ١
٦٩٩ الاخيرة
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة
1 شناسنامهء مبارك امام حسين (ع) 4
2 پيشگفتار مترجم 5
3 نخستين مقتل و روايتگر آن 6
4 مرحله دوم مقتل نگارى 7
5 مؤلف لهوف كيست؟ 9
6 مشايخ سيد بن طاووس 10
7 شاگردان و راويان از او 11
8 تأليفات او 11
9 پيشگفتار مؤلف 13
10 گفتارى از مؤلف 18
11 بخش اول / از ولادت تا شهادت ولادت 21
12 خواب أم الفضل و تعبير آن 21
13 خبر از شهادت حسين (عليه السلام) 22
14 مرگ معاويه و نامه يزيد درباره اخذ بيعت 25
15 اطلاع حسين (عليه السلام) از شهادت خود 27
16 مهاجرت حسين (عليه السلام) از مدينه 30
17 دعوت اهل كوفه از حسين 30
18 اعزام مسلم به كوفه 33
19 ابن زياد فرماندار كوفه شد 33
20 پناهندگى مسلم به خانهء هانى بن عروه 37
21 قيام مسلم بن عقيل 41
22 مسلم و هانى و شهادت آنان 44
23 عزيمت حسين (عليه السلام) به سوى عراق 45
24 گفتار طبرى 46
25 حركت كاروان حسين از مكه 47
26 تخلف محمد بن حنفيه از همراهى امام (عليه السلام) 47
27 فرشتگان و درخواست يارى حسين (عليه السلام) 48
28 توقيف هديه بحير بن ريسان 49
29 ملاقات حسين (عليه السلام) با اباهره 50
30 تشرف زهير بن قين 51
31 شهادت قيس بن مسهر 53
32 جلوگيرى حر بن يزيد 54
33 ورود حسين (عليه السلام) به كربلا 55
34 بى تابى زينب (س) 56
35 بخش دوم / توصيف جنگ و شهادت نخستين خطبه حسين (عليه السلام) 59
36 امان خواهى براى عباس (عليه السلام) و برادران 61
37 آخرين شب 62
38 بامداد عاشورا 65
39 عمر بن سعد، آغازگر جنگ 68
40 حر و ملاقات امام حسين (عليه السلام) 69
41 غلام سياه و كارزار او 72
42 نماز ظهر عاشورا 73
43 شهادت على اكبر (عليه السلام) 74
44 شهادت حضرت قاسم (عليه السلام) 75
45 طفل شيرخوار 76
46 فداكارى و شهادت سردار كربلا 77
47 سالار شهيدان به كارزار مى رود 78
48 شهادت عبد الله بن الحسن (عليه السلام) 79
49 شهادت امام حسين (عليه السلام) 80
50 واپسين لحظه ها 83
51 لحظات بعد از شهادت 83
52 غارت خيام و سوزاندن آنها 84
53 زينب (س) و نعش برادر 85
54 عواقب كار قاتلان حسين (عليه السلام) 88
55 محشر و فاطمه زهرا (س) 88
56 بخش سوم / حوادث پس از شهادت 92
57 ورود اسيران به كوفه 93
58 زينب (س) خطبه مى خواند 94
59 خطابه فاطمه بنت الحسين (عليه السلام) 96
60 خطابه ام كلثوم (س) 98
61 خطابه امام سجاد (عليه السلام) 99
62 ورود به دار الإماره 101
63 رشادت عبد الله بن عفيف 104
64 از كوفه به شام 107
65 اهل بيت (عليه السلام) و دروازه شام 109
66 داستان پيرمرد شامى 110
67 مجلس يزيد 111
68 خطبه زينب (س) 112
69 داستان مرد شامى و مجلس يزيد 116
70 خواب سكينه (س) 117
71 سفير پادشاه روم 118
72 كنيسه حافر 119
73 داستان منهال 120
74 اهل بيت (عليه السلام) و كربلا 122
75 نزديك مدينه 122
76 خطبه حضرت سجاد (عليه السلام) نزديك مدينه 124
77 منازل و بيوت مدينه 126