چهارده نور پاك (فارسي) - دكتر عقيقى بخشايشي - ج ٥ - الصفحة ٦٥٢
السابق
نمودند.
پس از آن سپاهيان با سرعت تمام براى غارت اموال فرزندان پيغمبر ونور ديدگان فاطمهء زهرا (س) به سوى خيمه ها رفتند، به طورى كه چادر از سر زنها مىربودند. دختران پيغمبر از خيام حرم، بيرون آمدند و صدا به گريه بلند نمودند و در فراق حاميان و سرپرستان خود ندبه كردند.
حميد بن مسلم روايت مى كند: زنى از طايفهء بنى بكر بن وائل با شوهرش در سپاه عمر بن سعد، چون ديد لشكر به زنها و خيمه هاى حسين (عليه السلام) حمله كرده اند و به غارت مشغولند، شمشيرى به دست گرفت و به سوى خيمه ها آمد و گفت: " اى طايفهء بكر بن وائل آيا از غيرت و مردانگى است كه شما حضور داشته باشيد و لباسهاى دختران پيغمبر را غارت كنند؟ " سپس شمشيرى بدست گرفت و فرياد زد: " لاحكم الا لله يا لثارات رسول الله " سپس شوهر آن زن آمد و دست او را گرفت و به خيمه ها برگردانيد.
راوى مى گويد: پس از غارت خيمه ها، آنها را آتش زدند وخواتين مكرمات، با سر و پاى برهنه، در حالى كه لباسهاى ايشان را ربوده بودند، از خيمه ها بيرون ريختند و صدا به شيون و گريه بلند نمودند و در حالى كه با خوارى به اسيرى مى رفتند، به لشكريان كوفه مى گفتند: " شما را به حق خداوند قسم مى دهيم كه ما را بر كشتهء حسين (عليه السلام) عبور دهيد ".
چون به قتلگاه رسيدند و نگاهشان به كشتگان افتاد، فرياد كشيدند و سيلى به سر و صورت خويش زدند.
زينب (س) و نعش برادر راوى مى گويد: به خدا قسم هرگز فراموش نمى كنم زينب دختر على (عليه السلام) را كه بر برادرش حسين (عليه السلام) ندبه و ناله مى كرد و با صداى اندوهناك و دلى پر غم فرياد مى زد: " اى محمد!
اى جد بزرگوار كه درود فرشتگان همواره بر تو باد! اين حسين توست كه در خون خود غلتان است و اعضايش از يكديگر جدا شده است و اينان دختران تو هستند كه اسير
(٦٥٢)
التالي
الاولى ١
٦٩٩ الاخيرة
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة
1 شناسنامهء مبارك امام حسين (ع) 4
2 پيشگفتار مترجم 5
3 نخستين مقتل و روايتگر آن 6
4 مرحله دوم مقتل نگارى 7
5 مؤلف لهوف كيست؟ 9
6 مشايخ سيد بن طاووس 10
7 شاگردان و راويان از او 11
8 تأليفات او 11
9 پيشگفتار مؤلف 13
10 گفتارى از مؤلف 18
11 بخش اول / از ولادت تا شهادت ولادت 21
12 خواب أم الفضل و تعبير آن 21
13 خبر از شهادت حسين (عليه السلام) 22
14 مرگ معاويه و نامه يزيد درباره اخذ بيعت 25
15 اطلاع حسين (عليه السلام) از شهادت خود 27
16 مهاجرت حسين (عليه السلام) از مدينه 30
17 دعوت اهل كوفه از حسين 30
18 اعزام مسلم به كوفه 33
19 ابن زياد فرماندار كوفه شد 33
20 پناهندگى مسلم به خانهء هانى بن عروه 37
21 قيام مسلم بن عقيل 41
22 مسلم و هانى و شهادت آنان 44
23 عزيمت حسين (عليه السلام) به سوى عراق 45
24 گفتار طبرى 46
25 حركت كاروان حسين از مكه 47
26 تخلف محمد بن حنفيه از همراهى امام (عليه السلام) 47
27 فرشتگان و درخواست يارى حسين (عليه السلام) 48
28 توقيف هديه بحير بن ريسان 49
29 ملاقات حسين (عليه السلام) با اباهره 50
30 تشرف زهير بن قين 51
31 شهادت قيس بن مسهر 53
32 جلوگيرى حر بن يزيد 54
33 ورود حسين (عليه السلام) به كربلا 55
34 بى تابى زينب (س) 56
35 بخش دوم / توصيف جنگ و شهادت نخستين خطبه حسين (عليه السلام) 59
36 امان خواهى براى عباس (عليه السلام) و برادران 61
37 آخرين شب 62
38 بامداد عاشورا 65
39 عمر بن سعد، آغازگر جنگ 68
40 حر و ملاقات امام حسين (عليه السلام) 69
41 غلام سياه و كارزار او 72
42 نماز ظهر عاشورا 73
43 شهادت على اكبر (عليه السلام) 74
44 شهادت حضرت قاسم (عليه السلام) 75
45 طفل شيرخوار 76
46 فداكارى و شهادت سردار كربلا 77
47 سالار شهيدان به كارزار مى رود 78
48 شهادت عبد الله بن الحسن (عليه السلام) 79
49 شهادت امام حسين (عليه السلام) 80
50 واپسين لحظه ها 83
51 لحظات بعد از شهادت 83
52 غارت خيام و سوزاندن آنها 84
53 زينب (س) و نعش برادر 85
54 عواقب كار قاتلان حسين (عليه السلام) 88
55 محشر و فاطمه زهرا (س) 88
56 بخش سوم / حوادث پس از شهادت 92
57 ورود اسيران به كوفه 93
58 زينب (س) خطبه مى خواند 94
59 خطابه فاطمه بنت الحسين (عليه السلام) 96
60 خطابه ام كلثوم (س) 98
61 خطابه امام سجاد (عليه السلام) 99
62 ورود به دار الإماره 101
63 رشادت عبد الله بن عفيف 104
64 از كوفه به شام 107
65 اهل بيت (عليه السلام) و دروازه شام 109
66 داستان پيرمرد شامى 110
67 مجلس يزيد 111
68 خطبه زينب (س) 112
69 داستان مرد شامى و مجلس يزيد 116
70 خواب سكينه (س) 117
71 سفير پادشاه روم 118
72 كنيسه حافر 119
73 داستان منهال 120
74 اهل بيت (عليه السلام) و كربلا 122
75 نزديك مدينه 122
76 خطبه حضرت سجاد (عليه السلام) نزديك مدينه 124
77 منازل و بيوت مدينه 126